هر شب بتو با عشق و طرب می گذرد
بر من زغمت به تاب و تب می گذرد
تو خفته به استراحت و بی تو مرا
تا صبح ندانی که چه شب می گذرد
(هاتف اصفهانی)
نویسنده منصور از مشهد تماس با نویسنده www.notgheziba.blogsky.com
دنیا را بد ساختن
کسی را دوست می داری تو را دوست نمی دارد
کسی که تو را دوست می دارد تو دوستش نمی داری
اما کسی که تو دوستش می داری و او هم تو را دوست می دارد
به رسم آیین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است
(دکتر شریعتی)
برای مشکلات یا
راهی خواهم یافت یا
راهی خواهم ساخت
شاد زندگی کنید که روزی خداوند خواهد پرسید آیا زندگی را زندگی کرده اید
نویسنده شادی از شیراز تماس با نویسنده http://shadi-59.blogfa.com
گلبرگ,به نرمی چو برو دوش تو نیست مهتاب, بجلوه چون بناگوش تو نیست
پیمانه ,به تاثیر لب نوش تو نیست آتشکده را, گرمی آغوش تو نیست
(رهی معیری)
نویسنده منصور از مشهد تماس با نویسنده www.notgheziba.blogsky.com
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز توجوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا (شهریار)
نویسنده محسن_ش از مشهد تماس با نویسنده mohsen_atract@yahoo.com